تاب آوری همسران
تاب آوری همسران و تاثیر آن بر تضاد و تعارض
تاب آوری در زندگی زناشویی از آنجا اهمیت دارد که ازدواج یک تصمیم موقتی کوتاه مدت و بی هدف و گذرا در مقطعی از زندگی نیست. تضاد و تعارض ویژگی هر رابطه زنده و پویایی است که مسیر بالندگی و رشد را پیش رو دارد. مدیریت و حل تعارضات نیاز به تاب آوری داشته و شرط تحول و تکامل است.
تضاد و تعارض ویژگی هر رابطه زنده و پویایی است که مسیر بالندگی و رشد را پیش رو دارد مدیریت و حل تعارضات نیار به تاب آوری داشته و شرط تحول و تکامل است.
ازدواج یکی از مهمترین اتفاقاتی است که در زندگی هر فردی رخ می دهد، تاب آوری همسران می تواند رضایت از زندگی زناشویی را تا حدودی به دنبال داشته باشد.
انتخاب یک نفر بهعنوان شریک زندگی، یکی از حساسترین تصمیم هایی است که هر شخصی در طول زندگی اش می گیرد.
فردی که بهعنوان همسر انتخاب می شود، تاثیر بسزایی بر سبک زندگی، شکوفایی و رشد اشخاص دارد. زندگی زناشویی یکی از جهانی ترین نهادهای بشری است که دو نفر با نیازها، استعدادها و توانایی مختلف آن را تشکیل داده اند.
تاب آوری همسران می تواند رضایت از زندگی زناشویی را تا حدودی به دنبال داشته باشد، رضایت احساسی عینی از خشنودی، شعف و لذّت تجربه شده توسط زن یا مرد است، وقتی که همه جنبه های مشترک زندگی شان را در نظر بگیرند.
پیوند زناشویی رابطه ای دگر جنس خواه است که مطابق عرف، قانون و شریعت به ثبت رسیده باشد. ازدواج یک تصمیم موقتی کوتاه مدت و بی هدف در مقطعی از زندگی نیست، بلکه انتخاب مسیری است که توانمندی ها و شایستگی های خود را می طلبد.
تصمیم به ازدواج و زندگی مشترک به ویژه در شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی امروز، نیازمند بلوغ، پختگی و توانمندی در زمینه های گوناگون بوده و این موضوع را تبدیل به موضوعی تخصصی و پیچیده می نماید. افراد به دلایل مختلف ازدواج می کنند. در برخی موارد با کیفیت زناشویی به طور واضح به عنوان مفهومی که از دو جزء تشکیل شده برخورد شده است. یعنی کیفیت زناشویی، هم سازگاری زناشویی و هم شادمانی زناشویی را در بر می گیرد.
هر چه کیفیت زناشویی بیشتر باشد، ثبات زناشویی بیشتر می شود. صمیمانه ترین شکل ازدواج که بسیار ایده آل هم به نطر می رسد میزانی از تاب آوری است که جز مرگ چیزی نتواند روابط همسران را مخدوش ساخته و آن ها را از هم جدا سازد.
رضایت مندی زناشویی یک مفهوم چند بعدی است که عوامل گوناگونی را شامل می شود و این عوامل در رضایت یا ناخشنودی کلی از روابط نقش دارند و به طور کلی هر زوجی از روابط خود انتظارات متفاوتی دارند.
تاب آوری همسران می تواند رضایت از زندگی زناشویی را به دنبال داشته باشد. رضایت احساسی عینی از خشنودی، شعف و لذّت تجربه شده توسط زن یا مرد است، وقتی که همه جنبه های مشترک زندگی شان را در نظر بگیرند.
ایجاد خصلت تعهد و پیرو آن توانایی برقراری ایجاد ارتباط صمیمانه با جنس مخالف (همسر) موجب دلبستگی، حمایت، محبت و مشارکت در رابطه عاطفی است که از پختگی ناشی می شود و بالتبع آن عدم دلبستگی، عدم محبت، عدم حمایت بسترساز تعارضات زناشویی است که می تواند به طلاق منجر شود.
برخی گزارشات نشان می دهد که درسال های پیش در آمریکا از هر دو ازدواج یک مورد آن به طلاق می انجامد و هر ساله یک میلیون کودک، طلاق و جدایی والدین خود را تجربه می کنند. از قرار افزایش طلاق پدیده ای جهانی است و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
خانواده نخستین نهاد اجتماعی و منحصر به فرد است. ازدواج عامل پیدایش خانواده است که سلامت و موفقیت یک جامعه را مرهون سلامت و رضایتمندی اعضای آن از هم دانسته اند از قرار سلامت اجتماعی به خوشبختی و رضایتمندی خانوار در مقیاس کوچکتری مرتبط است یا لااقل سلامت و سعادت این دو بر یکدیگر تاثیرات متقابل دارند.
رکن اصلی خانواده، زندگی مشترک زناشویی است. اگر روابط زناشویی سالم و همراه با رضایتمندی باشد، ساختار خانواده نیز سالم مانده و کارکرد اعضا نیز به سطح آرمانی خواهد رسید. خانواده سالم می تواند عامل افزایش بهداشت روانی و جسمی زن و شوهر و فرزندان آن ها باشد و سلامت خانواده در گرو سلامت و تداوم روابط بین زن و شوهر می باشد و از طرفی به وجود آمدن اختلاف و تعارض بین زن و شوهر امری طبیعی است.
به دلیل ماهیت تعامل زوج ها گاهی اوقات پیش می آید که اختلاف نظر روی می دهد و در نتیجه زوج ها نسبت به همدیگر احساس خشم، ناامیدی و نارضایتی می کنند. بنابراین در ازدواج باید فرض را بر این گذاشت که بروز تعارض جزئی از رابطه زناشویی و زندگی مشترک است. چیزی که در این میانه بعنوان یک روش برای حل مسائل مهم است.
توانایی زوجین در گفتگو و مدیریت تعارضات است:
تعارض در واقع عبارتست از از نوعی تعامل که در آن شخص یا اشخاص، تمایلات، دیدگاه ها و عقاید متضادی را بیان می کنند و هر جا عدم توافق، تفاوت یا ناسازگاری بین همسران وجود داشته باشد، تعارض به وجود می آید. در واقع مدیریت حل تعارض بین همسران به صورت مستقیم به این مفهوم اشاره می کند.
تضاد و تعارض ممکن است که منفی باشد و بر رابطه تاثیرات نامطلوبی بگذارد اما در واقع تعارض همیشه منفی نیست، بلکه روشی که زوج ها برای مدیریت تعارض خود به کار می برند، ممکن است بر رابطه تاثیر منفی داشته باشد. زن و شوهری که می توانند تعارض موجود در رابطه را با به کارگیری روش های مثبت و استفاده کمتر از تبعات و تعاملات منفی مدیریت کنند، فضایی ایجاد می کنند که در آن فرصت بیشتری برای خودافشایی و توافق در مورد مشکلات خانواده وجود خواهد داشت.
تحقیقات نشان داده است که روابط مشکل دار، منجر به مشکلاتی در سلامتی جسمی و روانی می شود به علاوه بین مشکلات زناشویی، سطح تعارضات زناشویی، سازگاری زناشویی و نشانه های افسردگی رابطه وجود دارد، که هر یک از این ها عوامل خطرناکی برای بیماری محسوب می شوند، لذا کیفیت روابط زناشویی پیش بینی کننده مهمی برای سلامت روان به حساب می آید.
منبع: میگنا(پایگاه خبری و تخصصی روانشناسی و بهداشت روان)
ارسال نظر